عوارض روحی سقط جنین در مادران چیست؟ خودروهای شوتی ۲۶۹ نفر را به کام مرگ کشاندند در چه صورتی سقط جنین باعث مرگ مادر می‌شود؟ همه آنچه باید درباره تجربه دندان درآوردن کودکتان بدانید | چالش‌های یک اتفاق دندانی تصادفات جاده‌ای در خراسان‌رضوی ۱۷ مصدوم بر جای گذاشت (۸ دی ۱۴۰۳) روغن‌کاری چرخ زنگاری توسعه از طریق نخبگان تسهیلات اشتغال تبصره ۱۸ به تأسیسات گردشگری استان خراسان رضوی پرداخت می‌شود ضرب و شتم شدید بازرس غذا و دارو در کرج میز کار مخصوص کمردرد ابداع شد افزایش قابل‌توجه آمار ابتلا به آنفلوانزا در کشور (۸ دی ۱۴۰۳) پراید، آلاینده‌ترین خودروی مشهد است معوقات حقوق بازنشستگان در ۳ ماه باقی‌مانده از سال ۱۴۰۳ با اعمال متناسب‌سازی واریز خواهد شد هشدار پلیس فتا درباره دو شگرد معروف کلاهبرداران تلفنی و پیامکی سقط جنین و خطر جدی باقی‌ماندن بقایای جفت در بدن مادر آنفلوانزا در رأس فهرست ویروس‌های درگردش کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (شنبه، ۸ دی ۱۴۰۳) | بارش باران و برف در روز‌های پایانی هفته بازسازی صحنه نزاع منجر به قتل | دوئل مرگ‌بار دهه‌هشتادی ها آیا حق عائله‌مندی برای زنان بازنشسته تأمین اجتماعی برقرار می‌شود؟ پارابن، عامل مهم سرطان پستان ده ماده غذایی برای رشد خوب مو‌ها خطرات جدی سوخت مازوت برای سلامت مردم اعتراف «بوقلمون‌های شمشیرکش» به ۶۰ فقره زورگیری | این زورگیران را شناسایی کنید + عکس کدام استا‌ن‌های کشور در هفته جاری بارانی می‌شود؟ (۸ دی ۱۴۰۳) + فیلم قتل پدر پولدار توسط پسر و عروس به خاطر تجدید فراش آلودگی هوا به مغز جنین آسیب می‌رساند «تناسب اندام» باعث سلامت مغز در سالمندان می‌شود دارو‌هایی که خطر لخته‌شدن خون را افزایش می‌دهند زنگ خطر سوختگی در زمستان چگونگی تامین انواع شیرخشک در داروخانه‌ها رشتخوار خراسان رضوی لرزید (۷ دی ۱۴۰۳) ماجرای آلودگی هوای اسلامشهر چه بود؟ واژگونی اتوبوس در محور کرمانشاه کنگاور با ۱۰ مصدوم بر جای گذاشت + ویدئو
سرخط خبرها

دست تنگی طبیعت دامن آدم ها را هم می گیرد

  • کد خبر: ۶۷۲۶۰
  • ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۸
دست تنگی طبیعت دامن آدم ها را هم می گیرد
عباسعلی سپاهی‌یونسی - شاعر و روزنامه‌نگار

به گزارش شهرآرانیوز؛ با دوست کوهنورد و دوچرخه سوارم، جواد سیدی، بعد از صعود قله شیرباد داشتیم با دوچرخه به سمت پایین رکاب می‌زدیم. روی خط الرأس بودیم و خوشحال که سرانجام بعد از چند ساعت رکاب زنی، سربالایی‌های سخت و جدی را پشت سر گذاشته ایم، آن هم در باد بسیار شدید و مردافکن شیرباد. حالا در راه برگشت بودیم که راحت‌تر بود.


در جایی که پاکوب مسیر قله شیرباد است و خط جداکننده ارتفاعات روستای زشک و خور نیشابور محسوب می‌شود، چوپان‌ها نشسته بودند دور آتش. هوا آن بالا بسیار سرد بود، آن قدر سرد که دلم می‌خواست دست هایم را حتی برای لحظه‌ای از جیب هایم درنیاورم، اما من دوچرخه سوار بودم و راه ناهموار و سخت بود.


به چوپان‌ها که رسیدیم، هنوز احوال پرسی مان تمام نشده بود که دو موتورسوار از راه رسیدند. بارشان چوب و چیز‌های دیگری بود شاید برای چوپان‌هایی در جایی دیگر، اما به محض رسیدن، سوال وجواب کردنشان از چوپان‌هایی که حالا از دور آتش بلند شده بودند، شروع شد. چوپان‌ها باید جواب می‌دادند از کجا هستند، چرا گله هایشان را اینجا می‌چرانند و.... آن‌ها که آمده بودند، می‌گفتند اینجا متعلق به دام‌های روستای ماست، اما چوپان‌ها می‌گفتند صبح آقای فلانی، ما را اینجا دیده است و دلیل می‌آوردند که ما این طرف راه هستیم و به مراتع روستای شما کاری نداریم.
آن‌ها که آمده بودند، می‌گفتند سال خشک است و نباید اینجا به چرا می‌آمدید و چوپان‌ها می‌گفتند برای ما هم سال خشک است و مجبوریم، وگرنه اینجا نمی‌آمدیم. خلاصه هرکدام از دو طرف می‌خواستند طرف مقابل را مجاب کنند.


من به فکر فرورفتم که وقتی طبیعت دست تنگ می‌شود، دست تنگی اش دامن ما آدم‌ها را هم می‌گیرد. شکم گرسنه گوسفندان باید سیر بشود. اگر اینجا نیایند، با هزینه سنگین علوفه و دیگر غذا‌ها چه بکنند؟ به فکر فرورفتم که تا چه اندازه برای این حضور گله‌ها در طبیعت، برنامه ریزی شده است؟ به فکر فرورفتم که حضور این تعداد سگ گله در مراتع کشور ما تا چه اندازه می‌تواند برای حیات وحش آسیب زا باشد؟ به فکر فرورفتم که تا چه اندازه بگومگوی چند مرد آن هم بر سر چرای دام با چوب‌هایی در دستشان، می‌تواند تهدیدکننده جان آن‌ها باشد و با خود فکر کردم شاید وقت آن رسیده باشد که برنامه جدیدتری برای دامپروری در کشورمان طراحی کنیم.


برنامه‌ای جامع و همه جانبه که هم بتواند تامین کننده گوشت موردنیاز کشور باشد و دامدار آن را بپذیرد و هم کمترین آسیب را به محیط زیست و حیات وحش برساند. مرد‌ها هنوز بگومگو می‌کردند و ما باید راهی می‌شدیم که هوا سرد بود و شنیدن حرف‌ها بیشتر غمی می‌شد که دل آدمی را سنگین می‌کرد، پس رکاب می‌زدیم و دور می‌شدیم با کلماتی که در سرم می‌چرخیدند؛ «ما هم مجبوریم. سخت نگیرید! ما که این طرف راه هستیم. به مرتع شما کاری نداریم.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->